مقایسه اقتصادی مراتع و دیمزارها
مقایسه اقتصادی مراتع و دیمزارها  در استان همدان1         چکیده:   با توجه به قرار گرفتن استان همدان در مرز مناطق مساعد و غیرمساعد برای کشت دیم و تراکم زیاد جمعیت روستایی و روندی که در تخریب و تبدیل مراتع به اراضی کشاورزی وجود داشته و دارد ضرورت  انجام  این بررسی را بیشتر مینماید. در این مقاله دو نوع بهره برداری زمین، بهره برداری از زمین به عنوان  مرتع و بهره برداری به صورت کشت دیم مورد مقایسه قرار گرفته است، سعی گردیده است که ارزش اقتصادی دیمزارها و مراتع با محاسبات دقیقتر و با آمار و اطلاعات جدید‌تر در این دو نوع بهره برداری مقایسه شود.   مقایسه در آمد های حاصل از دو شیوه بهره برداری از زمین حاکی است که  در آمد حاصل از بهره‌برداری هر هکتار زمین جهت چرای دام ، بصورت مرتع بیش از در آمد حاصل از هر هکتار دیمزار است.در بین محاسباتی که جهت ارزش اقتصادی مراتع صورت گرفت روش محاسبه چهارم کمترین ارزش را برای هر هکتار مرتع نشان داده است . با این روش که اصول حفظ و میزان بهره‌برداری مجاز جهت جفظ و بهبود مراتع ملاک محاسبه قرار گرفته ارزش اقتصادی هر هکتار مرتع تقریباًَ دو برابر ارزش اقتصادی هر هکتار دیم می‌باشد.   مقدمه:‌   در استان همدان ، ‌با توجه به قرار گرفتن این منطقه در مرز مناطق مساعد و غیرمساعد برای کشت  دیم و تراکم زیاد جمعیت روستایی و روندی که درتخریب و تبدیل مراتع به اراضی کشاورزی وجود داشته و دارد، ضرورت انجام این بررسی را بیشتر می‌نماید، روندی که غالباً  در تضاد با مصالح محیطی  بوده و حتی از مصالح اقتصادی نیز تبعیت ننموده و چه بسا که از انگیزه‌های اجتماعی، ‌فرهنگی، ‌قومی، ‌انگیزه تثبیت مالکیت و امثالهم ریشه گرفته باشد؛    در زمینه ارزش اقتصادی دیمزارها و مخصوصاً‌ ارزش اقتصادی مراتع تاکنون مطالعاتی انجام شده است، سعی گردیده است در محاسباتی از  آمار و اطلاعات جدیدتر در  به مقایسه اقتصادی این دو نوع بهره‌برداری استفاده کنیم .   اهمیت اقتصادی مراتع: مقایسه ارزش اقتصادی مراتع و دیمزارها، بواسطه رقابتی که در زمینه این دونوع کاربری دربسیاری از مناطق ایران و از جمله در استان همدان وجود دارد لازم به نظر می‌رسد و این بررسی با این فرض انجام می‌شود که حفظ مراتع نه تنها از دیدگاه اثرات مثبت زیست محیطی، حفظ خاک و کنترل نفوذآبها دارد، بلکه ازجهت اقتصادی محض نیز در شرایط تکنولوژیکی کنونی بکارگیری این چنین اراضی به شکل مرتعی دارای صرفه اقتصادی بیشتری نسبت به تبدیل آن به دیمزار می‌باشد. ارزش مرتع از نظر تولیدعلوفه:‌محاسبه ارزش علوفه تولیدی و قابل استحصال ازهر هکتار مرتع یکی از روشهای برآورد ارزش اقتصادی آن می‌باشد. علیرغم آسیبهای فراوانی که طی دهه‌های اخیر به مراتع استان همدان واردآمده هنوز علوفه مراتع یکی از منابع  اصلی تأمین غذای دام می‌باشد. این روش محاسبه مستلزم اطلاع از وسعت انواع تیپ های مرتعی و مقادیر قابل استحصال در هر تیپ مرتع می‌باشد. درخصوص وسعت و مقادیر تولید علوفه هر یک از تیپ های مرتعی استان اطلاعاتی دردسترس می‌باشد.   جهت بدست آوردن قیمت علوفه مرتعی از روش معادل سازی با سایر جیره‌های مورد استفاده برای گوسفند استفاده شده است؛  جیره‌ای که شامل احتیاجات رشد، دوران شیر دهی و زایمان باشد، لذا قیمت علوفه با قیمتهای جاری در تابستان 1377 به شرح اقلام ذیل می‌باشد:   کاه: 1000 گرم از قرار هر کیلو 140 ریال                سبوس : 300 گرم از قرار هر کیلو 350 ریال   یونجه: 500 گرم از قرار هر کیلو 250 ریال             جو:200 گرم از قرارهر کیلو 450 ریال   قیمت این جیره که دارای یک کیلو گرم  [1][1]TDN می‌باشد در این سال حدود 460 ریال برآورد شده‌است. با احتساب ضریب 55/0 برای TDN علوفه مرتعی، قیمت یک کیلوگرم ازآن حدوداً‌250 ریال تعیین می‌شود و به این ترتیب می‌توان به محاسبه ارزش اقتصادی هر تیپ مرتعی، با توجه به مقادیر علوفه تولیدی آن پرداخت.   جدول شماره 2: ارزش مراتع با توجه به وسعت و مقادیر تولید علوفه  درانواع مراتع استان همدان (1)‌             سطح مرتع (هزارهکتار)     متوسط تولید سالانه علوفه خشک(کیلوگرم درهکتار)‌      کل تولید علوفه در سال   (هزار تن)           ارزش کل تولید علوفه (به میلیارد ریال)          ارزش تولید علوفه هر هکتار(به ریال)   مرتتع نسبتاً خوب تا متوسط             3/45     300      6/13     40/3     75000   مراتع نسبتاً‌ متوسط تا ضعیف           3/294   2/199   6/58     65/14   49800   مراتع نسبتاً‌ضعیف تا خیلی ضعیف    9/565   1/100   6/51     16/14   25025   کل مراتع             5/905   3/142   8/123   2/32     35575         بر اساس روش فوق ارزش اقتصادی علوفه تولیدی در  یک سال ازکل مراتع استان همدان 2/32 میلیارد ریال می‌باشد. این در حالیست که علوفه تولیدی عمدتاً‌بدون هیچگونه سرمایه‌گذاری و بصورت موهبتی طبیعی مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد و در محاسبه ارش واقعی‌تر آن می‌توان ارزش افزوده حاصل از پرورش دام(‌بر روی مرتع) و سایر منافع آن نیز موردنظر قرار داد.   ارزش مرتع از نظر تولیدات دامی:‌   در این روش  مقادیر تولیدات دامی متکی  بر مراتع و آمار جمعیت دامی در این عرصه‌ها ملاک محاسبه ارزش اقتصادی مراتع می‌باشد. برای این منظور می‌توان از مقایسه هزینه‌های دامداری بسته با هزینه‌های موجود در دامداری باز( بر روی مرتع) به مزیت نسبی استفاده از مراتع در این زمینه پی برد و مابه‌التفاوت دو شیوه دامداری باز و بسته را بعنوان  ارزش افزوده ناشی از بکار گیری مراتع قلمداد نمود؛ بر این اساس می‌توان تعداد دام مجاز که جهت بهره‌برداری از مراتع تعیین شده‌اند ملاک قرار داد و به محاسبه پرداخت، از دیگر سو می‌توان تعداد واقعی  دام متکی به این عرصه‌ها را (‌صرفنظر از مجاز و غیر مجاز ) مبنای این محاسبه قرار داد، ‌علاوه بر اختلاف چشمگیری که بین ارقام تعداد دام مجاز و تعداد واقعی دام وجود دارد، بین ارقامی که از سوی مراجع مختلف به عنوان تعداد دام مجاز اعلام می‌شود تفاوت دیده می‌شود .   مهندسین مشاور تهران پژوهش مراتع استان همدان راتنها جوابگوی 238000 واحد دامی در طی یک فصل چرای سه ماهه (2)  و اداره کل منابع طبیعی استان رقم 832000 واحددامی (3) می‌دانند. این در حالیست که بر اساس گزارش معاونت امور دام جهاد کشاورزی تعداد دام موجود دراستان 4933000 واحد دامی (4) ( در سال 1375) اعلام شده است.   چنانچه مقادیرمجاز موردنظر قرار گیرد و با احتساب750 گرم مصرف روزانه TDN (5) ، بمدت یک دوره چرا ارزش علوفه استحصالی را می توان چنین محاسبه نمود:   علوفه برداشتی (تن)= علوفه مصرفی (کیلوگرم در روز)*تعداد روزهای یک دوره چرا * تعداد واحد دامی   با استفاده از رقم مجاز اعلام شده از سوی اداره کل منابع طبیعی استان همدان (تن)‌135782=36/1*120*832000   با استفاده از رقم مجازاعلام شده از سوی مهندسین مشاور تهران پژوهش (تن)29131=36/1*90*238000   با این روش و با احتساب قیمت 250 ریال برای هر کیلو علوفه مرتعی و وسعت مراتع که توسط هر یک از دو مرجع فوق بعنوان وسعت مراتع استان ذکر شده ارزش مراتع را چنین محاسبه نمود:   با استفاده از آمار مربوط به اداره کل منابع طبیعی استان همدان  (ریال) 37488=250000*905500÷ 135782   با استفاده از آمار مربوط به مهندسین مشاورتهران پژوهش (ریال) 17258=250000*422000 ÷29131   در صورتیکه تعداد دامی که عملاً‌ از مراتع استفاده می‌کند ملاک عمل قرار گیرد، (نه صرفاً ارقامی که بعنوان  چرای مجاز در نظرگرفته  می‌شود)  آمار و ارقام حکایت از چرای دام تا چند برابر ظرفیت‌های اعلام شده دارد. برای محاسبه مذکور نیازمند تعداد دام بر روی مرتع ومیزان اتکای دامهای مذکور  بر این منبع می‌باشیم، در این زمینه آمارهای موجود که عموماً‌ از سوی معاونت امور دام جهاد کشاورزی  ارائه شده، به تفکیک نوع دامها می‌توان دست یافت لیکن رقمی از میزان اتکا بر مرتع ارائه نشده است.   آمار دام استان همدان در سال 1375 معادل 5022746 واحد دامی اعلام شده که شامل گاو،  گوسفند و بز می باشد. با توجه به اتکای ناچیز گاو و گوساله به مراتع و بر عکس اتکای اصلی گوسفند و بز بر مراتع، ‌تعداد واحد دامی گوسفند و بز در استان     (2277042 واحد دامی) به اضافه جمعیت دام عشایری که طبیعتاً اتکای عمده‌ای بر مراتع دارند( 650000 واحد دامی) مجموعاً‌2927042 واحد دامی،‌ در استان بیشترین ارتباط را با مراتع می‌یابد. اگر چه تعدادی گوسفند در استان بصورت واحد های بره پرواری و یا گوسفند داشتی فعالیت می‌نمایند،‌که به شیوة‌ دامداری بسته اداره می‌شوند، اما این تعداد در مقایسه با کل واحد دامی استان ناچیز بوده و شیوة‌غالب، شیوه دامداری باز می‌باشد. برآورد می‌شود که حداقل 60% آمار دامی مذکور مستقیماً‌ متکی به مرتع می‌باشند و در خصوص فصل چرا نیز، اگر چه در بسیاری از مناطق استان تعلیف دام در عرصه‌ها بمدت 7 تا 8 ماه صورت میگیرد ،‌با توجه به وسعت گسترده  مزارع آبی و دیم و آیش ها که در همین دوره 7 تا 8 ماهه چرای آزاد دام مورد بهره برداری می باشند رقم 5 ماه ملاک قرار می‌گیرد. لذا کل TDN برداشت شده از مراتع استان برابراست با :‌   کیلوگرم 164646112=75/0(کیلوگرم TDN) *150(روز) *1463521 (‌واحددامی)   100   55   با توجه به ضریب 55/0 TDN برای علوفه مرتعی و قیمت 250 ریال برای هر کیلو  علوفه و در نظر گرفتن وسعت کل مراتع استان (905500 هکتار)‌، می‌توان چنین محاسبه نمود:   (ریال) 82649=905500(هکتار) ÷250 (ریال)         *164646112 (کیلوگرم)‌                                                                                                                              به این ترتیب ارزش هر هکتار از مراتع استان صرفاً از جهت علوفه‌ای که بصورت بالفعل ( صرفنظر از مجاز یا غیر مجاز) ازآن برداشت می‌شود 82649 ریال تعیین می‌گردد. با توجه به مشکلات و اختلافاتی که درارقام و اعداد وسعت مراتع،‌درجه بندی  و میزان علوفه قابل استحصال آنها و بالتبع اختلافاتی که در تعداد دام مجاز اعلام شده از سوی مراجع مختلف وجود دارد که مشکلاتی را در مسیر محاسبه ارزش اقتصادی بهره برداری علوفه ازمراتع ایجاد می‌کند،‌ به شیوه دیگری نیز سعی در محاسبه مذکور گردید.           بقیه در ادامه مطلب           چنانچه مقدار کل گوشتی که دام در طی فصل چرا درمرتع و با تکیه برآن اضافه می‌کند محاسبه گردد و سپس هزینه‌هایی که طی این مدت صرف شده نیز محاسبه و تفاضل هزینه‌ها و درآمد ایجاد شده را می‌توان مبنای محاسبه ارزش ایجاد شده توسط مراتع قرار داد . طبق برآوردهای موجود میزان افزایش وزن زنده یک رأس واحد دامی درطول مدت چرای  150 روزه(5 ماه) 120 گرم در روز بوده (6) که با احتساب قیمت گوشت قرمز از قرار هر کیلو 12000 ریال( در تابستان  سال 1377) ، درآمد ناخالص حاصله درمدت مذکورمحاسبه می‌شود:   کل درآمدناخالص حاصله از افزایش وزن لاشه=قیمت هر کیلو گوشت* مدت چرا* (افزایش وزن لاشه در روز) ریال 108000=12000 ریال*150 روز*60 گرم هزینه های لازم مطابق اقلام ذیل قابل محاسبه می باشد: ( با هزینه‌های سال 1377)‌   جدول شماره 3, اقلام هزینه‌های یک رأس گوسفند طی دوره چرای 150 روزه(7)‌ شرح      هزینه/ریال   حق چوپان           15000   دارو درمان          300   آب و برق            80   حمل و نقل           460   استهلاک و تعمیر و نگهداری           480   هزینه تلفات         490   هزینه تلفات         3000   هزینه سود           8350   هزینه‌های پیش بینی نشده    490   جمع هزینه‌ها (در طی دوره 150 روز)           28650     با محاسبه تفاضل هزینه‌ها و درآمدها طی دوره مذکور(79350=28650-108000) میتوان رقم حاصله (79350 ریال) ‌را به عنوان درآمد متکی بر مرتع در نظر گرفت .   لازم بذکر است که محاسبة‌ارزش افزوده‌ای که بتوان آنرا حاصل بهره گیری از مراتع قلمداد نمود مستلزم مقایسه‌ای بین درآمدها و هزینه‌های دو شیوه دامداری باز و بسته می‌باشد که بدین طریق می‌توان به رقم ارزش افزوده مرتع نزدیکتر شد. بنابر برآوردهای موجود (8) هزینه های دامداری باز معادل43/0 هزینه‌های دامداری بسته می‌باشد که به این ترتیب می‌توان مابه‌التفاوت دامداری باز و بسته را محاسبه نمود.   1   2   در استان همدان تعداد گوسفند و بز و کل جمعیت دام عشایری در نظر گرفته شده و باتبدیل به واحد دامی رقم 2927042 واحد دامی محاسبه میگردد.(لازم بذکر است که اتکای دام های بزرگ در جامعه عشایری دراین استان بسیار نازل بوده، و قابل اغماض می‌باشد). با احتساب اتکای حداقل 50% واحد دامی مذکور به مراتع درآمد حاصل شده متکی بر شیوه دامداری باز چنین محاسبه می‌گردد:   (ریال)116130391400=79350(درآمد نگهداری هر واحد دامی)    *2927042 (تعداد واحد دامی)        و با احتساب رقم ناشی از مابه‌التفاوت دامداری باز و بسته برای نزدیکتر شدن به رقم ارزش افزوده مراتع استان 61537691950 ریال می‌باشد.اگر چه آمارهایی که درخصوص وسعت مراتع در دسترس می‌باشد  قابلیت اتکای چندانی نداشته و غالباً از سوی منابع مختلف اعداد متفاوتی عرضه می‌شود،‌ با این حال جهت بدست آوردن رقمی از ارزش هر هکتار مرتع(‌که ارزش کلی آن فوقاً محاسبه شد) ،‌می‌توان دست به محاسبه‌ای بر پایة آمارهای رسمی زد .   جدول شماره 4: محاسبه ارزش اقتصادی مراتع استان همدان با روش های مختلف نوع محاسبه         ارزش هر هکتار مرتع   ( به ریال)‌           ارزش کل مراتع   (‌به میلیارد ریال)   روش اول            35575  2/32   روش دوم            37488  9/33   روش سوم           17258  3/7   روش چهارم        82649  7/65   روش پنجم           68375  5/61         ارزش زمین از جهت تولید گندم دیم: زراعت دیم یکی از عوامل تبدیل مراتع بوده  و اینگونه زراعتها معمولاً‌در ارتفاعات، روی تپه‌ها، دامنه کوهها و زمینهای سطحی که به دلایل مختلف آب کافی ندارند و با استفاده از آب بارش‌ها انجام می‌شود و در این بین زراعت گندم دیم با توجه به اهمیت گندم به عنوان یک محصول استراتژیک،‌  منبع غذایی و همچنین جایگاه ویژه‌ای که در بین غلات دارد، مورد توجه بوده است دلیل این امر به مزایای این محصول در مقایسه با سایر محصولات  دیم بر میگردد. از آنجا که خاک مناطقی که درآن زراعت دیم صورت میگیرد حاصلخیزی مداومی ندارد، لذا بخشی ازاراضی دیم زیرکشت رفته و مابقی آن بصورت آیش گذاشته می‌شود در جدول زیر مساحت بهره برداریهای با زمین دیم استان همدان آورده شده که در استان همدان اراضی آیش 8/55 درصد بوده است.   جدول شماره 5 تعداد مساحت بهره برداریهای با زمین دیم کشور و استان همدان در سال 1372   واحد بهره بردار - صد هکتار شرح      کل         زیر کشت محصولات  سالانه           آیش       باغ و قلمستان   تعداد بهره برداری مساحت   درصد    تعداد بهره برداری مساحت   درصد    تعداد بهره برداری مساحت   درصد    تعداد بهره برداری مساحت   درصد   استان     513      4461    100      398      1968    1/44     433      2488    8/55     21        5          1/0     ماخذ: مرکز آمار ایران سالنامه آماری کشور سال 1375   ارزش اقتصادی گندم دیم:   از آنجا که در بخش نخست ارزش اقتصادی مراتع محاسبه شد و هدف مقایسه این مقوله در یک هکتار مرتع و گندم دیم در استان همدان می باشد در این بخش هم ابتدا ارزش اقتصادی یک هکتار زراعت گندم دیم محاسبه می‌شود.   باید گفت بطور کلی ارزش یک هکتار زمین جهت زراعت دیم عبارت است از اختلاف بین هزینه‌های تولید و درآمد حاصل از فروش محصولات اصلی و فرعی آن که این خود سود ناشی از زراعت دیم در هکتار تلقی می‌شود و این محاسبه می‌تواند در مقایسه ارزش بهره‌برداری دو نوع کاربری اراضی یعنی دیمزار و مرتع بکار رود.   جدول زیر متوسط هزینه تولید گندم دیم را درمراحل مختلف کشت  در سال زراعی 76-75 نشان میدهد ملاحظه می‌شود که متوسط کل هزینه یک هکتار گندم دیم 324150 ریال می‌باشد.   جدول 6 متوسط هزینه تولید گندم دیم در مراحل مختلف کشت در سال زارعی 76-1375ارقام به ریال شرح      زمین      کاشت     داشت     برداشت  کل هزینه   استان همدان         124930            132360            29230  57620  344140     -        اداره آمار و اطلاعات سازمان جهادکشاورزی استان همدان   در جدول زیر نیز متوسط عملکرد، ‌ارزش ناخالص تولید و هزینه یک هکتار گندم دیم آورده شده است همانگونه که ملاحظه می‌شود سود خالص یک هکتار گندم دیم با توجه به قیمت‌های مصوب و تضمینی وزارت کشاورزی در سال 1375 محاسبه شده است.[2][2]       جدول 7: متوسط عملکرد، ارزش ناخالص تولید و هزینه یک هکتار گندم دیم سال زراعی 76-1375 واحد: کیلو - ریال شرح      عملکرد   ارزش محصول اصلی        ارزش محصول فرعی        ارزش جوائز و خدمات(2)   ارزش ناخالص تولید          کل هزینه یک هکتار          سود ناخالص (3)   استان همدان (10) 710      333700            43440  -           377140            344140            33000      ماخذ: اداره کل آمارو اطلاعات وزارت کشاروزی ، هزینه تولید محصولات کشاورزی سال زراعی 76-1375 جلد اول - گزیده آمار استان همدان 1375، سازمان مدیریت و برنامه ریزی.   نتیجه گیری و بحث:   ارزش اقتصادی مراتع با استفاده از روشهای انجام گرفته و نتایج متفاوتی را ارائه می‌دهد. این تفاوتها، در روش‌های باصطلاح مستقیم (روشهای اول تا سوم) که بر پایه مقادیرمختلف علوفه تولیدی مراتع و وسعت‌های متفاوت ذکر شده از وسعت مراتع منشاء گرفته است؛  البته تفاوت در روش اول با روشهای دو و سوم بعلت شیوه متفاوت محاسبه ارزش نیز می‌باشد. روشهای چهارم و پنجم که روشهای غیر مستقیم می‌باشند تفاوتی اساسی باروشهای قبل دارند، چراکه در این روشها تعداد دامی که عملاً‌ازمراتع استفاده می‌کند و نیاز غذایی‌‌ای که ازآنها در روی مرتع برآورده می‌شود  ملاک محاسبه است؛ البته در روش چهارم باز هم مقادیر علوفه مصرفی مورد استفاده قرار گرفته لیکن در روش پنجم ملاک محاسبه مابه التفاوت هزینه‌های دامداری باز و بسته بوده است.   در بین روشهای متفاوت، کمترین ارزش را محاسبه روش سوم ارائه می‌دهد که بر پایه اطلاعات ارائه شده از سوی مهندسین مشاور تهران پژوهش صورت گرفته، چرا که وسعت مراتع را  کمتر، تعداد دام مجاز را  محدودتر و فصل چرا را نیز محدودتر از سایر مراجع اعلام نموده است.   بیشترین ارقام محاسبه شده حاصل محاسبه ایست که از بهره‌برداری با توجه به تعداد دام موجود (صرفنظر از مجاز یا غیر مجاز) ، در روشهای چهارم و پنجم صورت گرفته است .   مقایسه درآمد های حاصل از دو شیوه بهره‌برداری از زمین یعنی مراتع و دیمزارها، حاکی از آنستکه ، درآمد حاصل از بهره برداری هر هکتار زمین جهت چرای دام، بصورت مرتع، بیش از  درآمد حاصل از هر هکتار دیمزار است. ضمن اینکه دیمزارها در همدان اصولاً ‌با آیش زیر کشت میروند و لذا درآمد حاصل از کشت دیم در هر هکتار را می‌باید تقسیم بر دو نمود؛ در بین محاسباتی که از ارزش مراتع صورت گرفت روش محاسبه سوم کمترین ارزش را برای هر هکتار از مراتع استان محاسبه نموده است(17258 ریال )‌ و حتی با این روش که اصول حفظ مراتع و میزان بهره‌برداری مجاز  جهت حفظ و بهبود مراتع ملاک محاسبه قرار گرفته ارزش بهره برداری هر هکتار تقریباً ‌دو برابر سود ناخالص حاصل از زراعت دیم می‌باشد.16500 ریال برای  هر هکتار دیمزار در سال)، چنانچه موضوع بهره‌برداری تناوبی و آیشی در دیمزار را جهت مقایسه چند ساله مورد نظر قرار دهیم ارزش بهره برداری  زمین جهت چرای دام و بصورت چراگاه ، لااقل چهار برابر اراضی گندم دیم محاسبه می‌شود  .   مابه التفاوت عظیمی که در نتایج محاسبات ارزش هر هکتار مرتع بین روش‌های متفاوت وجود دارد، اگر چه می‌تواند تا حدودی تابع تفاوت‌ها و خطاهای هر یک از روش‌ها باشد اما باتوجه به تفاوت عمده‌ایکه بین نتایج محاسبه در روش‌های مستقیم و غیر مستقیم وجود دارد و اختلافاتی که بین ارقام بهره برداری مجاز و بهره‌برداری واقعی از مراتع وجود دارد می‌توان چنین نظر داد که قسمتی از سود حاصل شده در بهره برداری مرتعی در واقع غارتی است که از مراتع صورت می‌گیرد و بعبارتی بهره‌برداری از یک منبع طبیعی تجدید شونده ، به شکل  یک منبع غیرقابل تجدید می‌باشد، این موضوعی است که می تواند در بحث تخریب مراتع موردتوجه قرار گیرد اما آنچه در اینجا قابل ذکر است مزیت نسبی  اقتصادی بهره‌برداری از زمین بصورت مرتع نسبت به دیمزار است که حتی با فرض حداقل ارزش بهره برداری برای مراتع نیزاین نظریه موردتایید قرار می‌گیرد.   منابع و،‌ماخذ و ارحاعات متن:‌   1-سازمان برنامه و بودجه همدان، گزارش اقتصادی - اجتماعی شهرستانهای استان همدان، تیرماه 1375، (8 جلد) .   2-مهندسین مشاور تهران پژوهش، طرح مطالعات توسعه روستاهای استان همدان، پوشش گیاهی ، تابستان 1370.   3-اداره کل منابع طبیعی استان همدان، به نقل از : «گزیده آمار پایه‌ای جهاد کشاورزی استان» .   4-معاونت امور دام جهاد استان همدان،‌ نه ننقل از  «گزیده آمار پایه‌ای جهاد کشاورزی همدان».   5-این رقم بر اساس نظرکارشناسان بخش دامپروری ، طی مصاحبه و مشاوره با ایشان مورد استفاده قرار گرفته است.   6-این ارقام بر اساس نظرکارشناسان دامپروری مورد استفاده قرارگرفته است.   7-این جدول با اقتباس  از مقاله‌ای با عنوان:«درآمدی بر محاسبه ارزش اقتصادی منابع طبیعی تجدید شونده»‌نوشته احمد ترک نژاد، عبدالحمید شیخی و محمد نجار فیروز جایی» ( درمجله جنگل و مرتع شماره 26، بهار 1374) ، همراه باتغییرات و اصلاحات تهیه شده است.   8-همان منبع ، ص 29.   9-اداره آمار و اطلاعات سازمان کشاورزی استان  همدان.   10-اداره آمار و اطلاعات سازمان جهادکشاورزی استان همدان.               منبع:     www.ake.blogfa.com     منبع:     www.ake.blogfa.com     منبع:     www.ake.blogfa.com     مدیریت و مصرف انرژی در کشاورزی پایدار     کشاورزی به‌عنوان مهمترین روش تأمین غذای انسان، ساختمان و عمل اکوسیستم‌های طبیعی را به شدت تغییر داده است. بهره‌برداری انسان از منابع طبیعی همواره به‌صورت یک‌جانبه و بی‌رویه بوده و بهره‌برداری از این منابع بدون رعایت جنبه‌های حفاظتی آن و تنها براساس تأمین منافع کوتاه‌مدت انجام می‌گیرد. رشد فزاینده جمعیت و بحران کمبود غذا، سبب بهره‌برداری بیش از اندازه از منابع طبیعی و در نتیجه برهم خوردن توازن بیولوژیکی بودهاست. مصرف بی‌رویه مواد شیمیائی نیز در کشاورزی، سبب بروز مشکلات زیست‌محیطی گوناگونی شده است. کشاورزی پایدار (Sustainable Agriculture) به مدیریت صحیح منابع کشاورزی اطلاق می‌گردد که در جهت رفع نیازهای درحال تغییر بشر به کار برده شود و در عین حال منابع طبیعی و نیز کیفیت محیط زیست را حفظ کرده و حتی بهبود بخشد. کشاورزی پایدار سودمند و مستمر، متکی بر حفظ منابع طبیعی است. این شیوه کشاورزی، اقتصادی‌ترین و در عین حال سودمندترین نحوه استفاده از انرژی و تبدیل آن به محصولات کشاورزی، بدون تخریب حاصل‌خیزی خاک و کیفیت محیط زیست می‌باشد.       این روش کشاورزی، دیدگاهی ورای اقتصاد تولید صرف را دارد. به‌طوری که در آن همبستگی بین اقتصاد تولید، ثبات اکولوژیک و حفظ محیط زیست به‌صورتی جامع در نظر گرفته می‌شود. در کشاورزی پایدار، افزایش جریان انرژی در اکوسیستم کشاورزی و نجات کشاورز مبتدی از زراعت برای خود مصرفی و نیز صرفه‌جوئی در مصرف انرژی در راستای حفاظت از کشاورزی پایدار و حفظ محیط زیست دنبال می‌شود. کشاورزی پایدار نوعی بینش جامع می‌باشد که در آن جنبه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی و حتی فلسفی با یکدیگر تلفیق یافته‌اند و ابعاد فرهنگی آن کمتر از جنبه‌های فنی و تکنیکی نمی‌باشد. در این روش، به‌منظور کاهش مصرف سموم، علف‌کش‌ها و کودهای شیمیائی از تناوب زراعتی، عملیات مبارزه بیولوژیکی و استفاده از شیوه‌های به‌زراعی و به‌نژادی و نیز جایگزینی کود سبز و انواع کودهای حیوانی به‌جای کودهای شیمیائی استفاده می‌شود. در نتیجه میزان خسارت و اثرات سوء مواد شیمیائی به سلامت انسان، منابع طبیعی، محیط زیست و جوامع روستائی و شهری به حداقل کاهش می‌یابد. در ابتدای قرن بیستم مفاهیم کلی‌گرائی در مقابل فردگرائی شکل گرفت. ظهور افکار کلی‌گرائی که در آن به سیستم‌های طبیعی به‌عنوان یک الگو می‌نگرد و بر نقش کشاورز در توسعه سیستم‌ها متکی است، منجر به توسعه مفاهیمی شد که امروزه به کشاورزی جایگزین (Replaceable Agriculture) نامیده می‌شود. طی دهه اول ۱۹۰۰، کشاورزی جایگزین به موازات کشاورزی صنعتی شکل گرفت. اولین شرکت سازمان یافته کشاورزی، جنبش کشاورزی بیودینامیک (Bodynamic Agriculture) بود که از سخنرانی‌های ”رودلف استینر“ بنیان‌گذار علم شناسائی طبیعت انسانی در سال ۱۹۲۴ شروع شد. اصول کشاورزی بیودینامیک روش‌های مناسب زراعت و باغبانی را شامل می‌شود و تنوع کشت، چرخه مجدد مواد، اجتناب از مصرف مواد شیمیائی، عدم تمرکز تولید و توزیع و غیره را در بر می‌گیرد.     از دهه ۱۹۲۰ کشاورزان بیودینامیک این اصول را توسعه دادند و برخی از روش‌های مناسب سنتی را مجدداً معرفی کردند. از دهه ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ نظریه کشاورزی با استفاده از هوموس (Humus) به‌عنوان بخشی از فلسفه بیودینامیک مطرح گردید و به‌تدریج توسعه یافت. اصول تهیه کمپوست (Compost) و استفاده از آن تدوین شده و از آن زمان به بعد تحقیقات زیادی در مورد کاربرد زباله‌های شهری و روش‌های مناسب تهیه آن انجام گرفته است. نورث برن (۱۹۴۰) نخستین کسی بود که واژه کشاورزی ارگانیک (Organic Agriculture) را به کار برد.     فالکنر (۱۹۴۰) تراژدی بیولوژیکی و انسان ناشی از تکنولوژی نامطلوب را تشریح کرد. لوئیس بروم فیلد (۱۹۵۰) نیز در توسعه کشاورزی ارگانیک که در آن انسان، گیاه و دام در یک سیستم زنده با هم در ارتباط هستند، سهیم بوده است. کمبود انرژی در ابتدای دهه ۱۹۷۰، نوعی آگاهی به‌وجود آورد و برای نخستین بار احساس شد که منابع طبیعی محدود هستند. از سال ۱۹۷۰ به بعد به‌دلیل برخی عوامل پیچیده اکولوژیکی و اقتصادی، بسیاری از متخصصین به این نتیجه رسیدند که مفهوم حداکثر عملکرد با استفاده از حداکثر نهادها نمی‌تواند پایداری طولانی داشته باشد و اعتقاد بر این یافتند که سیستم‌های کشاورزی بایستی تغییر کند.     با مقایسه دو روش کشاورزی عمقی (Intensive Agriculture) که تماماً مکانیزه بوده و با تخریب محیط زیست همراه است و فاقد ثبات اقتصادی در دراز‌مدت است، با کشاورزی پایدار که بر ثبات عملکرد در طولانی‌مدت با حداقل تأثیر بر محیط تأکید می‌کند، به این نتیجه می‌رسیم که نبایستی منافع آنی را فدای آرمان‌های آتی کرد. از نظر مدیریت، اکوسیستم‌های زراعتی پایدار که براساس اصول اکولوژیکی و متکی بر مصرف کم نهاده‌ها هستند، پیچیده‌تر از سیستم‌هائی‌اند که با نهاده زیاد اداره می‌شوند و بدین ترتیب نیاز به اصول منطقی و مدیریت صحیح‌تری دارند. در ارتباط با این پدیده، در سال ۱۹۸۸ قوانینی به تصویب رسید که هدف و کانون توجه آن، کشاورزی پایدار با مصرف نهاده کم یا LISA) Low input sustainable agriculture) بود. اهداف اعلام شده (LISA) حفظ کشاورزی خانوادگی، حفظ منابع طبیعی و بهبود کیفیت محیط زیست می‌باشد. علت این‌که مصرف نهادهای کمتر باعث پایداری در کشاورزی می‌شود. بنابراین اکوسیستم در کشاورزی سنتی که از انرژی مصرفی یا نهاده‌های کشاورزی کمتری برخوردار است، دارای ثبات بیشتری می‌باشد. از انواع سیستم‌های کشاورزی پایدار که سبب افزایش بازدهی انرژی در اکوسیستم‌های کشاورزی می‌شوند، می‌توان چندکشتی (Multiple Cropping)، مخلوط‌کاری (Interctopping)، شخم حفاظتی یا شخم حداقل (Minimum Tillage)، ایجاد جنگل ـ زراعتی (Agroforestry) و تلفیق دام با گیاه (Agroanimal) را نام برد.     ▪ چندکشتی زراعت مخلوط به مفهوم کاشت بیش از یک گیاه یک قطعه زمین و در یک سال و نیز کشت درهم دو یا چند گیاه به‌طور مخلوط و یا به تناوب می‌باشد. در این روش بهره‌برداری از زمین زراعتی به علت استفاده از نهاده‌های کمتر و افزایش نسبت برابری زمین (Land Equivalent Ratio) بیشتر می‌شود.     ▪ شخم حفاظتی نوعی سیستم کشت گیاهان زراعتی است که در آن حداقل ۳۰% بقایای گیاهان زراعتی در سطح خاک باقی گذاشته می‌شود. سیستم‌های شخم حفاظتی، هزینه مزرعه را کاهش می‌دهد، رواناب و فرسایش خاک را به حداقل می‌رساند، مواد آلی خاک را ضمن حفظ، افزایش می‌دهد و باعث افزایش جذب و نگهداری رطوبت خاک می‌شود. کارائی چرخه عناصر غذائی را در مورد جذب گیاهان افزایش می‌دهد. هم‌چنین مصرف انرژی در شخم حداقل کم شده و صرفه‌جوئی در میزان مصرف سوخت تا میزان ۴۰% می‌رسد.     ▪ جنگل ـ زراعتی به مفهوم کشت توأم درخت و محصولات زراعتی است. این روش، سازگاری زیادی با اکثر نواحی دنیا دارد و در مناطقی که به‌صورت طبیعی جنگل می‌باشد، کاملاً تطابق دارد. جنگل ـ زراعتی با تولید گیاهان یک‌ساله علفی و انوع چندساله سازگاری نشان می‌دهد. هم‌چنین با دامداری قابل تلفیق است. در این سیستم فرسایش خاک حداقل، تهویه اکوسیستم زراعی کاملاً مطلوب و بازدهی استفاده از نور، آب و مواد غذائی خاک حداکثر است.   بقیه در ادامه مطلب           ▪ تلفیق دام و گیاه در این روش ثبات اقتصادی و محیطی، تنوع اقتصادی و فرایندهای چرخش عناصر به خوبی برقرار می‌باشد؛ زمانی‌که غله برداشت می‌شود، کاه و کلش باقی‌مانده با کود دامی در یک دستگاه هضم‌کننده بیوگاز به‌صورت کمپوست در می‌آید و گاز متان حاصل از این فرایند برای پخت و پز و روشنائی استفاده شده و لجن و لای حاصل از دستگاه هضم‌کننده نیز برای تولید قارچ خوراکی استفاده می‌شود و بعد از برداشت قارچ، بقایای ماده آلی به‌عنوان کود آلی به مزارع برنج برگردانده می‌شود. این سیستم از نظر مصرف انرژی و چرخش عناصر غذائی بی‌نهایت کارآمد است. صرفه‌جوئی در سوخت در سیستم‌های مختلف شخم تا ۴۰% می‌باشد، صرفه‌جوئی در کل انرژی برای شخم حداقل در حدود ۳% و در سیستم بدون شخم (شخم صفر) حدود ۷% می‌باشد.     ● نتیجه‌گیری مزایای کشاورزی پایدار به‌طور خلاصه عبارتند از: ▪ افزایش مواد آلی خاک و کاهش مصرف کودهای شیمیائی ▪ کاهش فرسایش خاک و صرفه‌جوئی در عملیات مکانیک حفاظت از خاک ▪ پائین بودن هزینه تولید و بازدهی بیشتر اقتصادی ▪ افزایش راندمان تولید به‌دلیل مصرف کمتر نهاده‌های کشاورزی ▪ حفاظت و صرفه‌جوئی بیشتر کمی و کیفی آب و جلوگیری از اتلاف آن ▪ ایجاد محیط سالم برای پرورش دام، طیور، آبزیان و حفظ نظم محیط زیست     ● پیشنهادات ۱) تبدیل کشاورزی صنعتی به کشاورزی پایدار از طریق گسترش دانش فنی و مدیریت کارا با استفاده از منابع اطلاعات جمعی به‌منظور کم کردن مصرف مواد شیمیائی و نیز انرژی‌های فسیلی ۲) تغییر تکنولوژی دریافتی از فرهنگ غرب به تکنولوژی صحیح و مطلوب متناسب با فرهنگ ملی، به نحوی که موجبات تحکیم بنیان خانواده روستائی را فراهم آورده و از تهی‌سازی روستاها جلوگیری کند ۳) تغییر الگوی تک‌کشتی به چند کشتی و آیش گذاشتن بی‌مورد زمین‌ها ۴) تبدیل برنامه‌ریزی‌های کوتاه‌مدت به بلندمدت و ضرورت جامع‌نگری و توجه به منافع بلندمدت که در آن سلامت انسان و حفظ محیط زیست در نظر گرفته شده باشد.           منبع:     www.ake.blogfa.com     منبع:     www.ake.blogfa.com     منبع:     www.ake.blogfa.com